قسمتی از متن کتاب :
اورهان پاموک ، این قصهگوی وقایع هولآور، این مرد گنده و عصبی، تند و محکم سخن میگوید، عینک به چشم میزند و جهان را از دریچة استانبول میبیند:«بیست و چهار سال است که من هفت روز هفته در اتاقم از ساعت ده صبح تا هفت شب بدون ناهار یک سره مشغولم و مینویسم.» او نوشتن را در بیست وسه سالگی آغاز کرده است، ویک سره و بیوقفه نوشته است.