قسمتی از متن کتاب:
در زمان قدیم خلیفة بزرگی در بغداد حکومت میکرد. این خلیفه ریش بلندی داشت، قلیان طلا میکشید و آشپزی داشت که ماهی تازه را چنان خوب درست میکرد که دهان آدم آب میافتاد. ضمناً این خلیفه مردم کشور خودش را هم خیلی دوست داشت و به دردشان میرسید. هر روز روی فرشهای زربفت مینشست، یک پایش را دراز میکرد و پای دیگرش را جمع میکرد؛ یعنی در حقیقت روی یک پا مینشست.