قسمتی از متن کتاب :
در این کتاب که میتوان آن را از آثار مهم در ادبیات کلاسیک معاصر، مخصوص نوجوانان به شمار آورد حوادث جالب و صحنههای مهیجی اتفاق میافتد که موجب میشود مخاطب با لذت آن را تا انتها مطالعه کند. ماجرای “مردان کوچک” در مدرسهای شبانه روزی کوچکی در کشور آلمان میگذرد جایی که در آن چندین پسر بچه ده دوازده ساله و یک دو دختر کوچک زیر نظر یک زوج مهربان زندگی میکنند. در این رمان میخوانیم: خانم بائر یک روز بعد از تمام شدن کار مدرسه تا چشمش به شوهرش افتاد بیمقدمه گفت:”فریتز، من فکر تازهای کردهام.” آقای بائر پرسید: “خوب عزیزم! این فکر تازه تو چیست؟” و بعد با اشتیاق تمام منتظر شنیدن عقیده تازه خانم بائر شد. چون این پیشنهادها اغلب چنان عجیب و غریب و گاهی هم خندهدار بودند که خودداری از خندیدن تقریباً غیر ممکن بود. البته در عین حال چنان حساس و ظریف که آقای بائر همیشه با کمال خوشحالی آنها را اجرا میکرد…